جارو
دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۳۵ ب.ظ
دختر برای حل مسئله استاد پای تخته رفت..
چادرش رو ی زمین کشیده میشد..
پسر چشمکی به دختر پشت سرش زد زد و با خنده گفت:
بچه ها یادتون باشه به شریفی بگیم دیگه نمی خاد کلاسو جارو کنه...بچه ها خندیدند...
.
.
.
دختر با اقتدار گفت:
اونوقت کی تو رو جمع کنه؟؟؟
همونایی که خندیدند این بار بلند تر خندیدند..
- ۹۴/۰۶/۲۳